اگر از آن دسته کسانی هستید که دوست دارند دائم با طرف رابطه خود صحبت کنند، بهتر است تند نروید
یک فرد بزرگسال برای نوشتن پیشنویس یک متن برای فردی که به تازگی با وارد رابطه شده است، به طور متوسط حدود ۹ دقیقه وقت صرفمیکند
در مراحل اولیه قرار گذاشتن با شخصی جدید، چیزهای زیادی وجود دارد که باید نگران آنها بود. اما تعداد کمی از آنها با اضطرابی که ارسال پیامک را احاطه کرده، قابل مقایسهاند.
چرا آنقدر طول کشید تا جواب بدهد؟ بیش از حد پیامک فرستادم؟ اگر دیگر از من سوال نکند چه؟
اینها تنها بخشی از سوالهای غیرمنطقیاند که ممکن است در گیرودار دلدادگی به ذهن کسی خطور کنند.
به همین دلیل جای شگفتی نیست که مطالعهای نشان میدهد یک فرد بزرگسال برای نوشتن پیشنویس یک متن برای فردی که به تازگی با وارد رابطه شده است، به طور متوسط حدود ۹ دقیقه وقت صرف میکند.
اما هرچند وقت یک بار باید به کسی که با او در رابطهاید، پیامک بفرستید؟ این پاسخ به عوامل مختلفی بستگی دارد؛ یعنی نحوه ارتباطات شما و اینکه در رابطه چه چیزی را میخواهید حفظ کنید.
دکتر مدلین میسون رونتری، روانشناس دوستیابی، میگوید: «بعضیها دوست دارند مدام در تماس باشند و اساسا تمام روز چت کنند. بعضی دیگر از پیام فرستادن بیزارند و ترجیح میدهند حضوری دیدار کنند.»
با این حال، ریچل لوید، کارشناس روابط در «ای هارمونی» (eHarmony) میگوید حتی اگر از آن دسته کسانی هستید که دوست دارند دائم با طرف رابطه خود صحبت کنند، بهتر است تند نروید.
او می گوید: «آن پیامک نویس دائمی نباشید که تمام احساسات و عواطف خود را بیمحابا آشکار میکند.»
«مراحل نخست یک رابطه باید بر اساس ایجاد و برقراری تدریجی ارتباط باشد نه اینکه همه کیکی که دهان را آب میاندازد، یکباره پیشکش کنیم.»
همچنین میتواند باعث شود همهچیز بین شما خیلی سریعتر از بین برود. لوید میافزاید: «اغلب روابطی که با پیامدادنهای خیلی زیاد شروع میشوند، برای یکی از طرفین یا هردو بیش از حد سنگین میشوند و تبوتاب اولیه ناگهان مثل یک جفت کفش ورزشی کهنه [لنگه کفش کهنه] میشود. این به دلیل آن است که پیام فرستادن بیش از حد میتواند باعث فرسودگی رابطه شود.»
موارد توجه دیگری هم وجود دارد؛ از جمله شغل هریک از شما؛ زیرا این میتواند بر امکان شما برای ارسال پیامک به طرف رابطه در طول هفته کاری تاثیر داشته باشد.
میسون رونتری میگوید: «برخی مشاغل به شما امکان میدهد تمام روز چت کنید و برخی دیگر نه. غیرمنطقی است که انتظار داشته باشیم مثلا یک جراح در بیمارستان تمام روز چت کند.»
اگر این نکته را مدنظر قرار دهید، خواهید توانست انتظارات خود را مدیریت کنید و امیدواریم که از ناامیدی جلوگیری کند.
با وجود این، مسائل ناشی از هماهنگی در ارسال پیامک همچنان مطرح است و شما را به فکر میاندازد که آیا بیش از حد به کسی پیامک میفرستید یا کمتر از آنچه باید، چنین میکنید.
لوید میافزاید: «این واقعا در مورد هماهنگ سازی است. باید شرایط را در نظر گیرید. اگر شریک زندگی شما پنج شش بار در روز برایتان پیامک میفرستد، بعضی از آنها را جمع کنید و یکجا و نه بیش از دو بار در روز پاسخ دهید تا مرز پیامک فرستادن متعادل را تعیین کنید.»
هرچند نمیخواهید بیش از حد فکر کنید یا وارد یک بازی شوید، اما ارزشش را دارد پای ارسال پیامک که پیش میآید، نشانههای غیرکلامی آنچه شریکتان را خشنود یا ناراحت میکند، بسنجید.
لوید میگوید: «اگر دیدید که در مقابل گام نخست شما، آنها با یک یا دو ساعت یا بدتر از آن، با چند ساعت تاخیر پاسخ دادند، دارند به شما میگویند اولویتهایی دیگری دارند که به آنها بپردازند.»
«همیشه به مشتریانم میگویم از ارسال دو یا سه پیامک همزمان خودداری کنید. متنهای مرحله اول (رابطه) مهرآمیز، وسوسهکننده و بامزه باشند اما طول و حجم آن را محدود نگه دارید.»
اگر این مسئله واقعا ناراحتتان میکند و متوجه میشوید روشهای پیام فرستادن متفاوتی دارید، در آنصورت ممکن است ارزشش را داشته باشد که با او در مورد انتظارات و نیازهایتان بهروشنی صحبت کنید.
دکتر میسون رونتری هم میگوید: «این به هر دو شما کمک میکند آنچه را دیگری ترجیح میدهد درک کنید و راههایی برای از میان بردن ناهماهنگیها و حرکت رو به جلو بیابید.»
با این حال ممکن است وجود ناهماهنگی در ارسال پیامک میان خود را متوجه شوید. در این صورت زمان آن رسیده است که در این رابطه بالقوه تجدیدنظر کنید.
لوید توضیح میدهد: «ارسال پیامک در اصل آینه سبک ارتباط برقرار کردن شما است. بنابراین هماهنگی در ارسال پیامک معیار اصلی برای تعیین این است که آیا احتمالا در یک رابطه بلندمدت شاد و سالم خواهید داشت یا تنها یک تب تند است که زود عرق میکند.»
«از شریک عاطفی خود بپرسید در چه شرایطی با ارسال پیامک احساس راحتی میکند و نظر خودتان را هم در این مورد با او به اشتراک بگذارید. تا جایی که هردو شما این کار را با میل و مهر انجام دهید، هر مانع کوتاه در این میان میتواند بهسرعت رفع شود.»
ممکن است تصور کنید که نشانههای یک رابطه سمی به آسانی قابل تشخیص است اما در واقع، همه افراد قادر به تشخیص آنها نیستند. برخی از افرادی که در یک رابطه سمی قرار دارند از به اصطلاح «عشق» کور میشوند و به سختی میتوانند رابطه ناسالمشان را آن طور که واقعا هست ببینند.
اگر رابطه شما سمی باشد، احتمالا احساس اضطراب، ناامیدی، طردشدگی و اغلب نارضایتی خواهید داشت. با اینکه نشانههای دقیق یک رابطه سمی میتواند متفاوت باشد، اما نتیجه معمولا یکسان است: شما احساس ناراحتی و نارضایتی خواهید داشت.
همه روابط نیازمند سطحی از سازش هستند. هنگامی که زندگی خود را با شخص دیگری به اشتراک میگذارید ممکن است لازم باشد که هرازچندگاهی فداکاری کنید؛ این مساله میتواند باعث ایجاد احساس ناراحتی در شما شود. با این حال، این بدان معنا نیست که نباید مرزهای خود را حفظ کنید.
مرزهای سالم به ما کمک میکنند که در مسیر زندگی احساس امنیت کرده و اهداف شخصی و خوشبختی را به راحتی دنبال کنیم. اگر پارتنر شما دائما و بدون توجه به توضیحات شما، مرزهایتان را تغییر میدهد، نشان میدهد که این فرد به شما یا نیازهایتان احترام نمیگذارد. در یک رابطه سالم، پارتنر شما به مرزهایتان احترام میگذارد و به شما برای شکستن این مرزها فشار نمیآورد.
اگر نتوانید مرزهای خود را حفظ کنید، ممکن است احساس کنید که دیگر خودتان نیستید و یا دائما در موقعیتهایی قرار میگیرید که در آن احساس درهم شکستگی و ناراحتی میکنید.
در یک رابطه سالم، هر فرد باید آزاد باشد که خواستهها و علایق خود را دنبال کند و در واقع خودش باشد. زمانی که در صورت ناراحت شدن و یا زیرپا گذاشتهشدن مرزهای پارتنرتان، از انجام برخی از کارها اجتناب میکنید، نباید احساس کنید که توسط او تحت کنترل قرار گرفتهاید.
یکی از مهمترین علایم رابطه سمی زمانی است که پارتنرتان شما را تحت نظر قرار داده و سعی میکند کنترلتان کند. در یک رابطه مسموم، احساس خواهید کرد که اقدامات شما دائما تحت نظارت است. این میتواند در نتیجه سؤالات مداوم و چک کردن از طرف پارتنر شما رخ دهد، گویی او شما را تحت نظر دارد. به عنوان مثال، ممکن است دائما بخواهد بداند که شما کجا میروید و زمانی که از او دور هستید چه کاری انجام میدهید. ممکن است پارتنرتان حواسش باشد که چگونه پول خود را خرج میکنید و در مورد افرادی که با آنها معاشرت دارید نظر بدهد و یا دائما درخواست دسترسی به تلفن شما را داشته باشند. همه این موارد سمی هستند.
این مسائل معمولا در نتیجه حسادت، حس ناامنی و عزتنفس پایین بوجود میآیند، اما گاهی اوقات نیز به دلیل تمایل محض به سلطه داشتن بر شماست. این اقدامات کنترلی اغلب باعث میشوند که در رابطه خود احساس محدودیت داشته باشید.
استرس و اضطراب همیشه در زندگی وجود دارد. چالشهای معمولی که در زندگی با آنها مواجه میشویم، از بیماری یکی از عزیزان گرفته تا ضربههای مالی غیرمنتظره، میتوانند تنشهایی را ایجاد کنند که بر روابط شما نیز تاثیر گذارند. پس، رابطه شما نباید منبع دائمی فشار روحی و عاطفی باشد.
اگر درکنار پارتنر خود مدام احساس استرس میکنید یا نگران گذراندن وقت با او هستید، این نشان میدهد که رابطه شما به سلامت روانتان آسیب میرساند. ممکن است دائم احساس خستگی یا فرسودگی کنید یا داشتن یک خواب خوب برایتان سخت باشد، زیرا فکر و نگرانی رابطهتان دست از سر شما برنمیدارد.
روابط سمی همچنین میتوانند باعث ایجاد احساس غم و اندوه یا افسردگی شوند. ممکن است علاقه خود را نسبت به چیزهایی که معمولا از آنها لذت میبرید از دست بدهید و یا برای یافتن انگیزه تقلا کنید.
به طور کلی، اگر متوجه شدید که پس از ورود به رابطه سلامت روانتان آسیب دیده است، این یکی از نشانه های یک رابطه سمی است.
منبع: ایندیپندنت فارسی